بیشیارج

لغت نامه دهخدا

بیشیارج. [ رَ ] ( معرب ، اِ ) معرب پیشیاره. خوانچه و طبقی را گویند که در آن تنقلات و گل و امثال آن کرده پیش مهمان آرند قبل از طعام ، معرب پیشیاره. فیشیارج. ج ، بیشیارجات. ( منتهی الارب ). فیسفارج ، فارسی معرب ، آنچه از غذاهای اشتهاآور که قبل از طعام آورند. ( از المعرب ص 239 ). اما جوالیقی ( در ص 204 ) آن را بمعنی خلاف آن آورده است و گوید شفارج معرب شبارق و در تداول عامه فیشفارج و بشارج یعنی گوشتهای متنوع پخته شده در غذاهای ایرانی است. رجوع به پیشیاره و بیشباره شود.

فرهنگ فارسی

معرب پیشیاره . خوانچه و طبقی را گویند که در آن تنقلات و گل و امثال آن کرده پیش معمان آرند قبل از طعام معرب پیشیاره . فیشیارج .

پیشنهاد کاربران

بپرس