بی شعور

/biSo~ur/

مترادف بی شعور: ابله، احمق، بی ادراک، بی خرد، بی فراست، خنگ، سفیه، کودن، نادان، نفهم

متضاد بی شعور: باشعور، فهیم

برابر پارسی: بی خرد، نادان

معنی انگلیسی:
ass, brute, brutish, clod, fatuous, foolish, jackass, mindless, senseless, silly, softheaded, thick-skinned, thickhead, witless, dim, dumb, lacking common sense, sappy, dumbbell, chump

لغت نامه دهخدا

بی شعور. [ ش ُ ] ( ص مرکب ) نادان و احمق. ( آنندراج ). نادان. بی عقل. بی ادراک. ( ناظم الاطباء ). رجوع به شعور شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نادان بی عقل بی ادراک احمق نفهم .

فرهنگ معین

(شُ ) [ فا - ع . ] (ص مر. ) نادان ، بی - عقل ، احمق .

فرهنگ عمید

نافهم، نادان، بی عقل.

مترادف ها

brutish (صفت)
پست، درشت، حیوانی، خشن، بی شعور، ددمنش

fatuous (صفت)
احمق، بی شعور

witless (صفت)
بی خبر، بی معنی، نادان، کودن، بی شعور، بی هوش، نفهم، دیر فهم

insensible (صفت)
بی شعور، بی حس، عاری از احساسات، غیر حساس

loutish (صفت)
بی شعور، دهاتی وار، خام دست و بی اطلاع

dunce (اسم)
کودن، استدلال کننده موشکاف، بیشعور

dunderhead (اسم)
کودن، کله خر، بیشعور

numskull (اسم)
بیشعور، کله خشک

numbskull (اسم)
بیشعور

فارسی به عربی

شرس
احمق , غبی

پیشنهاد کاربران

بیشُعور:
١. بیدرک، نادان، کودن، بیخرد
۲. نا آگاه
بیشعور
فکرکنم معنی خیلی گسترده تری نسبت به نادان و خنگ داشته باش، آدم خنگ به خودش ضربه میزنه ولی آدم بیشعور به اطرافیان به فکرشون به روحشون و در نهایت به فرهنگ یه جامعه حتی به عقاید طرف مقابل.
بی اطلاع
یعنی کسی که شعور نداره
نفهم
نادان، کم دانش ، بی خرد
نا آگاه، جاهل
بیشعور : بی شعور _ بیش عور
شعور نداشتن : do not have wit
معنی بیشعور= کسی که درک و فهم ندارد

بی عقل
کسی ک فهم و شعور ندارد و خیلی کودن است.
بی احساس
کسی که به اندازه لازم شعور وفهم ندارد
numbsecall
نادان - کم دانش
بی شعور!!
این واژه از شعار مشتاق میشود و بدان معنی است که کسی میداند ولی از دانسته های خود سود نمیجوید و در جمع آوری این دانسته ها برای رسیدن به مقصود، ناتوان است.
حال آنکه کسی که نمیداند خوب نادان است و نادان هم به آدمی گفته میشود که نمیداند!! مانند کودکی که هنوز بسیاری چیزها نیاموخته و تجربیاتی ندارد! و رودکی بزرگ درست به همین نکته توجه میکنند که میفرماید:
...
[مشاهده متن کامل]

هرکه ناموخت از گذشت روزگار
نیز ناموزد زهیچ آموزگار
و به گمان من مفهوم انگلیسی آن با درک فارسی این واژه بسیار متفاوت است، در انگلیسی این اصطلاح به کسی گفته میشود که ژیگول ماب باشد و لباس های نامتناسب با هم به تن کند! اما شاید بتوان به او گفت که تو مثل احمق ها لباس پوشیده ای! یعنی کسی که در هماهنگی لباس خود هیچ دقتی نکرده و از آنچه که میدانسته استفاده نکرده است، اما هر کسی که اینگونه لباس پوشید الزاما بی شعور نیست، مانند دلقک ها که برای طرح این لباس هفته ها و ماه ها می اندیشند و میجویند و باز پژوهش میکنند!!
مجید رحیمی - مونیخ

کسی که شعور و فهم ندارد
عوضی
Low commence
Brutish
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)

بپرس