بیسور. ( ص مرکب ) ( از: بی + سور ) بی باره. بی حصار: شهر بیسور؛ شهری که در اطراف آن دیوار نباشد. بیسور. ( اِخ ) نام شهری است غیرمعلوم. ( برهان ) ( از جهانگیری ) ( از آنندراج ). شاید مصحف میسور ( هندوستان ) باشد. ( از حاشیه برهان چ معین ) : بجایی که بیسور بد نام آن فرودآمدند آن دو خیل گران.