بیس
لغت نامه دهخدا
بیس. [ ] ( ع اِ ) لغت ردی است در «بئس ». ( از ذیل اقرب الموارد ). رجوع به بئس شود.
بیس. [ ب َ ] ( ع مص ) میس. تکبر کردن مردم و آزار دادن ایشان را. ( از ذیل اقرب الموارد ). بزرگی جستن بر مردم و آزار دادن. ( یادداشت مؤلف ).
بیس. [ ب َ ] ( اِخ ) نام ناحیتی است به سرقسطه به اندلس. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1833 و مراصدالاطلاع شود.
بیس. ( اِخ ) نام یکی از خدایان مصر باستان بر شکل انسانی کوتاه قد که چشمانش چون چشمان گاو و پوستش چون پوست شیر است. ( از معجم الالفاظ الاثریة تألیف یحیی الشهابی ).
فرهنگ فارسی
نام یکی از خدایان مصر باستان بر شکل انسانی کوتاه قد که چشمانش چون چشمان گاو و پوستش چون پوست شیر است .
گویش مازنی
دانشنامه عمومی
بیس (صدا). بیس ( انگلیسی: Bass ) نواکی را توصیف می کند ( که «عمیق» نیز خوانده می شود ) که بسامد، نواک و محدوده صوتی آن از ۱۶ - ۲۵۶ هرتز ( نت «دو»ی اکتاو صفر تا اکتاو چهار ) است. در ساخت موسیقی، چنین ترانه و قطعاتی پایین ترین قسمت هارمونی هستند. در گروه کر بدون همراهی ساز، بیس توسط خواننده های بیس بالغ مذکر فراهم می شود.
wiki: بیس (صدا)
بیس (فیلم). «بیس» ( انگلیسی: The Base ) یک فیلم سینمایی آمریکایی در ژانر اکشن و مهیج به کارگردانی مارک ال. لستر است که در سال ۱۹۹۹ منتشر شد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: بیس (فیلم)
پیشنهاد کاربران
گیتار بیس اقا مصالح نمنه
بیس ( ◉‿◉ ) گونه ای صداست \ ( ^_^ ) / ( ฅ�ω`ฅ )
تکیه گاه
کلمه �بیس� در اصطلاح وقتی گاو مسیر مستقیم می رود ومیخواهند مسیرش را کج کنند همراه با تکان دادن دست کلمه �بیس� را هم تکرار می کنند که به معنای کج برو مورد استفاده است
بیس : [اصطلاح راه سازی] بیس قشری است که مصالح سنگی و یا مخلوطی از مصالح سگی و مواد چسبیده با مشخصات فنی معین و به ضخامت محاسبه شده می باشد که بر روی بستر 50 - 0 میلی متر و 38 - 0 میلی متر و 25 - 0 میلی
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
متر می باشد که حداقل 50% مصالح مانده روی الک شماره 4 باید شکسته و ارزش ماسه ای آن بیشتر از 35 باشد این قشر باید قابلیت تحمل بار محوری و همچنین زهکشی راه را داشته باشد.
برنامه ریزی - رتیم