بیزنطه

لغت نامه دهخدا

بیزنطه. [ زَ طَ ] ( اِخ ) ( شهر... ) بوزنطه. معرب یونانی کلمه بیزنتین . قسطنطنیه. استانبول. رجوع به بیزانس و استانبول و قسطنطنیه شود. || ( کشور... ) بیزانس. روم شرقی. رجوع به بیزانس شود.

فرهنگ فارسی

۱ - قسطنطنیه استانبول ۲ - بیزانس

پیشنهاد کاربران

بپرس