بیزاور

لغت نامه دهخدا

بیزاور. [ وَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + زاور ) بی پرستار. بی سرپرست. آنکه تیمار او ندارد. که کس تعهد کار او نکند :
مگر بستگانند و بیچارگان
و بی توشگانند و بیزاورا.
؟ ( از لغت فرس اسدی ).

پیشنهاد کاربران

بپرس