بیزانیدن

لغت نامه دهخدا

بیزانیدن. [ دَ ] ( مص ) ( از: بیز + َانیدن ) به بیختن داشتن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به بیختن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس