دیکشنری
مترجم
بپرس
بیزانیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیزانیدن. [ دَ ] ( مص ) ( از: بیز + َانیدن ) به بیختن داشتن. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به بیختن شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها