دیکشنری
مترجم
بپرس
بیرون روفتن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیرون روفتن. [ ت َ ] ( مص مرکب ) برون رُفتن. جاروب کردن به خارج. رجوع به برون رُفتن شود.
فرهنگ فارسی
برون رفتن ٠ جاروب کردن به خارج ٠
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک