بیرون افکندن

لغت نامه دهخدا

بیرون افکندن. [ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خارج ساختن. رجوع به بیرون فکندن شود.

فرهنگ فارسی

خارج ساختن ٠

مترادف ها

jettison (فعل)
بیرون افکندن، از شر چیزی راحت شدن

پیشنهاد کاربران

بپرس