دیکشنری
مترجم
بپرس
بیرون افکندن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیرون افکندن. [ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) خارج ساختن. رجوع به بیرون فکندن شود.
فرهنگ فارسی
خارج ساختن ٠
مترادف ها
jettison
(فعل)
بیرون افکندن، از شر چیزی راحت شدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها