بیروبار

اصطلاحات و ضرب المثل ها

معنی اصطلاح -> بیروبار ( فارسی افغانستان )
شلوغی؛ ازدحام؛ رفت وآمد زیاد
مثال:
در شهر برلین بیروبار زیاد است.

پیشنهاد کاربران

برو و بیا / سرشلوغی
بیر و باری دور خود داری بیایم بین تان
میزنم حداقل یک بیر در بار شما
* شعری از رامین مظهر ، شاعر افغانستانی
ترافیک، شلوغی، هرج و مرج
در خیابان بیر و بار بود.
با این بیر و بار نمی توانم خودم را به وقت به خانه برسانم.

بپرس