بیرنجی. [ رَ ] ( حامص مرکب ) حالت و چگونگی بیرنج. بی آزاری. بی اذیتی. || بیزحمتی : به آسانی نیابی شادکامی به بیرنجی نیابی نیکنامی.( ویس و رامین ).رجوع به بیرنج شود.