لغت نامه دهخدا
بیرجند. [ ج َ ] ( اِخ ) بخش حومه شهرستان بیرجند از سه دهستان بنام القورات ، شهاباد، نهارجانات تشکیل شده. جمع قراء بخش 533 آبادی و دارای 43401 تن سکنه است. دهستان حومه که مرکز آن شهاباد است دارای 198 قریه و 9552 تن سکنه می باشد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
بیر جند دو قسمت است
قسمت اول ( بیر ) به معنای چاه
قسمت دوم ( جند ) که احتمال دارد جهنده باشد پس روی هم می شود منطقه ( چاه جهنده ) چاه پر اب که به اسانی سرریز می کند
جنداب وجندی شاپور از خواهران این اسم می باشند
هراسمی که در ترکیب ان ( بیر ) باشد با این اسم هم خانواده است.
قسمت اول ( بیر ) به معنای چاه
قسمت دوم ( جند ) که احتمال دارد جهنده باشد پس روی هم می شود منطقه ( چاه جهنده ) چاه پر اب که به اسانی سرریز می کند
جنداب وجندی شاپور از خواهران این اسم می باشند
هراسمی که در ترکیب ان ( بیر ) باشد با این اسم هم خانواده است.
پیرژن، پیرجن، بیرجند، آناهیتا
بیرجند متشکل از دو واژه بیر و جند به معنی لشگر ساعقه می باشد
در پارسی " پیرگند " که تازی شده آن بیرجند و به معنای " پیر دلاور یا بزرگ دلاوران است ، واژه گند ، گندی و گندو در زبان پارسی به معنای سپاهی ، نیروی رزمی و دلاور بکار می رفته و تازیان آنرا به جند و جندی دگرگون کرده و بجای ارتش بکار برده اند.