دیکشنری
مترجم
بپرس
بیر بیکار
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیر بیکار. ( ص مرکب ، ق مرکب ) ( از: بیر ( ظاهراً ترکی ) + بیکار ) سخت بیکار. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
سخت بیکار
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها