بیذار

لغت نامه دهخدا

بیذار. [ ب َ ] ( ع ص ) رجل بیذار و بیذارة؛ مرد بسیارگوی و افشاکننده راز. ( منتهی الارب ذیل ب ذر ). البذر و البنذار و البیذارة و البیذرانی و التبذار؛ مرد بسیارگوی ، یقال : فلان هیذارة بیذارة؛ ای مهذار مبذر. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

رجل بیذار و بیذاره مرد بسیاری گوی و افشا کنند. راز ٠

پیشنهاد کاربران

بپرس