دیکشنری
مترجم
بپرس
بیداری کشیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیداری کشیدن. [ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) بخواب نرفتن. خوابیدن نتوانستن.
فرهنگ فارسی
بخواب نرفتن ٠ خوابیدن نتوانستن ٠
مترادف ها
waken
(فعل)
بیدار کردن، بیدار شدن، بیداری کشیدن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها