دیکشنری
مترجم
بپرس
بیدارخوابی
/bidArxAbi/
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بیدارخوابی. [ خوا / خا ] ( حامص مرکب ) پاسیدن. ( یادداشت مؤلف ). بی خوابی. أرق.
فرهنگ فارسی
پاسیدن ٠ بی خوابی ٠ ارق ٠
فرهنگ عمید
"
پیشنهاد کاربران
بیدار خوابی : [عامیانه، اصطلاح]خواب سبک، بیدار شدن پیاپی.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها