دل من خواهی و اندوه دل من نبری
اینت بیرحمی و بیمهری و بیدادگری.
فرخی.
این چه بی شرمی و بی باکی و بیدادگریست جای آن است که باید بشما بر بگریست.
منوچهری.
منی در خویشتن آورد و بزرگ منشی و بیدادگری پیشه کرد. ( نوروزنامه ).ای چرخ فلک خرابی از کینه تست
بیدادگری عادت دیرینه تست.
خیام.
چونکه تو بیدادگری پروری ترک نه ای هندوی غارتگری.
نظامی.