دیکشنری
مترجم
بپرس
بیخودی کردن
پیشنهاد کاربران
- بیخودی کردن ؛ مستی کردن. بی تابی کردن :
تو بیداری او بیخودی می کند.
نظامی.
+ عکس و لینک