بیحضور شدن. [ ح ُ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بیمار شدن. ( غیاث ) ( آنندراج ) : یار عاشق شده ست درمان چیست عیسی آنجا که بیحضور شود.شفایی ( از آنندراج ).|| بی نماز شدن. ( غیاث ) ( آنندراج ). || مضطرب و آزرده شدن. ( ناظم الاطباء ).