بیاهنجیدن

لغت نامه دهخدا

بیاهنجیدن. [ هََ دَ ] ( مص ) آهنجیدن :
گفت فردا نشتر آرم پیش تو
خود بیاهنجم ستیم از ریش تو.
رودکی.
رجوع به آهنجیدن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس