بیانیه
/bayAniyye/
مترادف بیانیه: بیان نامه، مانیفست، اطلاعیه، اعلامیه، گزارش
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
از فرق غلاه پیروان بیان بن سمعان تمیمی نهدی که ادعای نبوت کرده و معتقد به تناسخ و رجعت بود و او در ابتدا خود را جانشین ابوهاشم عبدالله بن محمد بن الحنفیه میدانست بعد راه غلو رفته و امیر المومنین علی را خدا شمرده است بیان از معاصرین امام محمد باقر ( ع ) بوده و در سال ۱۱۹ به قتل رسید .
فرهنگ معین
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] بَیانیّه، فرقه ای از غالیان شیعی پیرو بیان (بنان) بن سَمعان تمیمی نَهدی است.
به عقیده این فرقه، ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه به امامت بیان بن سمعان تصریح کرده و او را پس از خود امام خوانده است. بدین قرار، بیانیه از جمله کسانی هستند که امامت را از خاندان بنی هاشم و آل علی علیهم السلام خارج ساخته و کس دیگری را به امامت برگزیده اند. اینان در دسته بندی فرق شیعه، از جمله کَیْسانیه محسوب می شوند که پس از حضرت علی علیه السلام، به امامت محمد بن حنفیه و پس از او به امامت ابوهاشم معتقد بوده اند.
خروج بیان و مغیره
به نوشته طبری، بیان و مُغیره بن سعید خروج کردند و خالد بن عبدالله قسری، حاکم کوفه در زمان هشام بن عبدالملک، آنان را کشت. بنا به یکی از روایات طبری خالد، مغیره و بیان را گرفت و کشت. در روایت دیگرِ طبری که مفصلتر است خالد آنان را با شش یا هفت تن دیگر که خروج کرده بودند، گرفت و به طور وحشتناکی آتش زد. روایت اول که ذکری از خروج بیان و مغیره نمی کند، نسبت به روایت بعدی ترجیح دارد، زیرا بسیار بعید است که تنها شش یا هفت نفر بتوانند در زمان حاکم مقتدری چون خالدبن عبدالله و خلیفه جباری مانند هشام بن عبدالملک خروج کنند. ابن قتیب ه نیز در عیون الاخبار، هنگام سخن گفتن از کشته شدن آن دو، به خروج آنان اشاره ای نکرده است. سعد بن عبدالله اشعری نیز می نویسد که خالد، مغیره را خواند و خواست تا توبه کند ولی مغیره نپذیرفت و خالد او را کشت. در اغانی روایتی هست که به موجب آن «جعفریه» با شعار «لبّیکَ جعفر» (ظاهراً مرادشان امام صادق علیه السلام بوده است) بر خالدبن عبدالله خروج کردند. خالد که در حال خطابه بر منبر بود به وحشت افتاد، مردم نیز نزد آنان گرد آمدند و سرانجام این خروج کنندگان دستگیر شدند. ادامه روایت همان است که در روایت طبری هست. مشابهت این دو روایت ـ و خصوصاً تعبیر «خَرَجوا فی التّبابین» یا اَلْبَیانیّین ـ این نکته را متبادر می کند که بیان و مغیره سردمدار این شورش بودند، درحالیکه بیان و مغیره از اتباع امام صادق نبوده اند. از طرفی، واقدی خروج بیان بر خالد قسری را به نام محمدبن عبدالله دانسته و حال آن که قیام محمدبن عبدالله در سال ۱۴۵ بر منصور عباسی بوده است.
عقاید بیان
بیان را از غلات شمرده اند، زیرا او به الوهیت حضرت علی علیه السلام معتقد بود و می گفت که در وجود علی علیه السلام جزئی الهی حلول کرده و با جسد او یکی شده است؛ نیز بر آن بود که علی علیه السلام از غیب خبر می داده و با همین علمِ غیب در جنگها شرکت می کرده و پیروز می شده است. او این سخن حضرت علی علیه السلام را که «در خیبر را نه با نیروی جسمانی، بلکه به قدرت ملکوتی از جای کندم» شاهد بر ادعای خود گرفته است. به نظر بیان، آن نیروی ملکوتی در نفس علی علیه السلام مانند چراغ در چراغدان بوده و نور الهی نیز مانند روشنایی چراغ است. بیان می گفت که جزئی از خداوند به گونه ای از تناسخ به او منتقل شده، ازینرو شایستگی امامت و خلافت را یافته است و، این جزء الهی همان است که در آدم بود و به جهت آن شایستگی پیدا کرد تا فرشتگان بر او سجده برند. او همچنین مراد از آیه «هل یَنْظُرُون الاّ اَنْ یَأتِیَهُمُ اللهُ فی ظُلَلٍ من الغَمامِ» را حضرت علی علیه السلام می دانست که در توده هایی از ابر خواهد آمد در حالیکه رَعْدْ بانگ او و برق تبسّم اوست.
← بیان بن سمعان یکی از مُشبّهه
...
به عقیده این فرقه، ابوهاشم عبدالله بن محمد بن حنفیه به امامت بیان بن سمعان تصریح کرده و او را پس از خود امام خوانده است. بدین قرار، بیانیه از جمله کسانی هستند که امامت را از خاندان بنی هاشم و آل علی علیهم السلام خارج ساخته و کس دیگری را به امامت برگزیده اند. اینان در دسته بندی فرق شیعه، از جمله کَیْسانیه محسوب می شوند که پس از حضرت علی علیه السلام، به امامت محمد بن حنفیه و پس از او به امامت ابوهاشم معتقد بوده اند.
خروج بیان و مغیره
به نوشته طبری، بیان و مُغیره بن سعید خروج کردند و خالد بن عبدالله قسری، حاکم کوفه در زمان هشام بن عبدالملک، آنان را کشت. بنا به یکی از روایات طبری خالد، مغیره و بیان را گرفت و کشت. در روایت دیگرِ طبری که مفصلتر است خالد آنان را با شش یا هفت تن دیگر که خروج کرده بودند، گرفت و به طور وحشتناکی آتش زد. روایت اول که ذکری از خروج بیان و مغیره نمی کند، نسبت به روایت بعدی ترجیح دارد، زیرا بسیار بعید است که تنها شش یا هفت نفر بتوانند در زمان حاکم مقتدری چون خالدبن عبدالله و خلیفه جباری مانند هشام بن عبدالملک خروج کنند. ابن قتیب ه نیز در عیون الاخبار، هنگام سخن گفتن از کشته شدن آن دو، به خروج آنان اشاره ای نکرده است. سعد بن عبدالله اشعری نیز می نویسد که خالد، مغیره را خواند و خواست تا توبه کند ولی مغیره نپذیرفت و خالد او را کشت. در اغانی روایتی هست که به موجب آن «جعفریه» با شعار «لبّیکَ جعفر» (ظاهراً مرادشان امام صادق علیه السلام بوده است) بر خالدبن عبدالله خروج کردند. خالد که در حال خطابه بر منبر بود به وحشت افتاد، مردم نیز نزد آنان گرد آمدند و سرانجام این خروج کنندگان دستگیر شدند. ادامه روایت همان است که در روایت طبری هست. مشابهت این دو روایت ـ و خصوصاً تعبیر «خَرَجوا فی التّبابین» یا اَلْبَیانیّین ـ این نکته را متبادر می کند که بیان و مغیره سردمدار این شورش بودند، درحالیکه بیان و مغیره از اتباع امام صادق نبوده اند. از طرفی، واقدی خروج بیان بر خالد قسری را به نام محمدبن عبدالله دانسته و حال آن که قیام محمدبن عبدالله در سال ۱۴۵ بر منصور عباسی بوده است.
عقاید بیان
بیان را از غلات شمرده اند، زیرا او به الوهیت حضرت علی علیه السلام معتقد بود و می گفت که در وجود علی علیه السلام جزئی الهی حلول کرده و با جسد او یکی شده است؛ نیز بر آن بود که علی علیه السلام از غیب خبر می داده و با همین علمِ غیب در جنگها شرکت می کرده و پیروز می شده است. او این سخن حضرت علی علیه السلام را که «در خیبر را نه با نیروی جسمانی، بلکه به قدرت ملکوتی از جای کندم» شاهد بر ادعای خود گرفته است. به نظر بیان، آن نیروی ملکوتی در نفس علی علیه السلام مانند چراغ در چراغدان بوده و نور الهی نیز مانند روشنایی چراغ است. بیان می گفت که جزئی از خداوند به گونه ای از تناسخ به او منتقل شده، ازینرو شایستگی امامت و خلافت را یافته است و، این جزء الهی همان است که در آدم بود و به جهت آن شایستگی پیدا کرد تا فرشتگان بر او سجده برند. او همچنین مراد از آیه «هل یَنْظُرُون الاّ اَنْ یَأتِیَهُمُ اللهُ فی ظُلَلٍ من الغَمامِ» را حضرت علی علیه السلام می دانست که در توده هایی از ابر خواهد آمد در حالیکه رَعْدْ بانگ او و برق تبسّم اوست.
← بیان بن سمعان یکی از مُشبّهه
...
wikifeqh: فرقه_بیانیه
دانشنامه آزاد فارسی
بَیانیه
از فِرَق غلات شیعه، پیروان بیان بن سمعان تمیمی نهدی که در آغاز قرن ۲ق دعوی نبوت کرد. پیروانش با تأویل آیه ای از سورۀ آل عمران معتقد بودند که ابوهاشم عبدالله بن محمد حنیفه، بیان را آشکارا به جانشینی خود و امامت برگزیده است. پس از مرگ ابوهاشم، بیان خود را پیغمبر خواند و با این باور که بخشی از آیین رسول اکرم (ص) را نسخ کرده و پیام آور آیین جدیدی است، نامه ای به امام محمد باقر (ع) نوشت و او را به پیروی از خود دعوت کرد، سپس، مدعی دانستنِ «اسم اعظم» و سخن گفتن با ستارۀ ناهید شد. بیان، که پیش از این در حق حضرت علی (ع) غلو کرده و او را خدا خوانده بود، تا جایی پیش رفت که خود ادعای الوهیت کرد. گویند بیان و پیروانش در پی این دعوی به دست خالد بن عبدالله قسری، والی عراق، گرفتار و بر دار شدند (۱۱۹ق). بیانیه جز اعتقاد به نبوت، امامت و الوهیتِ بیان، به تشبیه، تناسخ و رجعت نیز معتقد بودند.
از فِرَق غلات شیعه، پیروان بیان بن سمعان تمیمی نهدی که در آغاز قرن ۲ق دعوی نبوت کرد. پیروانش با تأویل آیه ای از سورۀ آل عمران معتقد بودند که ابوهاشم عبدالله بن محمد حنیفه، بیان را آشکارا به جانشینی خود و امامت برگزیده است. پس از مرگ ابوهاشم، بیان خود را پیغمبر خواند و با این باور که بخشی از آیین رسول اکرم (ص) را نسخ کرده و پیام آور آیین جدیدی است، نامه ای به امام محمد باقر (ع) نوشت و او را به پیروی از خود دعوت کرد، سپس، مدعی دانستنِ «اسم اعظم» و سخن گفتن با ستارۀ ناهید شد. بیان، که پیش از این در حق حضرت علی (ع) غلو کرده و او را خدا خوانده بود، تا جایی پیش رفت که خود ادعای الوهیت کرد. گویند بیان و پیروانش در پی این دعوی به دست خالد بن عبدالله قسری، والی عراق، گرفتار و بر دار شدند (۱۱۹ق). بیانیه جز اعتقاد به نبوت، امامت و الوهیتِ بیان، به تشبیه، تناسخ و رجعت نیز معتقد بودند.
wikijoo: بیانیه
بیانیه (سیاست). رجوع شود به:مانیفست
wikijoo: بیانیه_(سیاست)
مترادف ها
تاکید، مدعی، اعلامیه، اعلان، اگهی، اثبات، ادعا، بیانیه، اظهارنامه، تایید ادعا، اخبار
شرح، اعلامیه، اظهار، حکم، بیانیه، بیان، توضیح، عرضه داشت، تقریر، گفته، قطعنامه، قطعه نامه
اعلامیه، اعلان، اگهی، بیانیه، انتشار، ابلاغیه
اعلامیه، بیانیه، اشعاریه
خبر، اعلامیه، اشاره، بیانیه، نامه
بیانیه، پژوهشنامه، تابلو اعلانات، پژوهنامه، اگهی نامه رسمی، ابلاغیه رسمی، اگاهینامه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
گفتارنامه
با بدیده گرفتن واژه ی �بیان� به آرش های �گقتن� و �بر زبان راندن / آوردن� می توان بجای آمیخته واژه ی �بیانیه�، �گفتار نامه� گفت و نوشت.
آمیخته واژه ی پیشنهادی سیاوشی خیابانی: �بیان نامه� را نیز می توان با اندک چشم پوشی درخور بکار برد.
با بدیده گرفتن واژه ی �بیان� به آرش های �گقتن� و �بر زبان راندن / آوردن� می توان بجای آمیخته واژه ی �بیانیه�، �گفتار نامه� گفت و نوشت.
آمیخته واژه ی پیشنهادی سیاوشی خیابانی: �بیان نامه� را نیز می توان با اندک چشم پوشی درخور بکار برد.
اعلامیه=بیانیه ( manifesto ) ( declaration ) =جارنامه، آگهی، سفرنگ نامه.
نوشته اى ازسوى:سازمان, خوب و یا
شخص مسؤلی.
شخص مسؤلی.
بیان نامه
بنیان مایه= بیانیه
نزدیکترین برایرش آگاهی نامه است که واسه اعلامیه و مانیفست هم میگند. دوستمون که گفته گزارنامه درست نیست چون گزارنامه به کتاب تعبیر خواب می گن.
گزارنامه