بیاضی

/bayAzi/

لغت نامه دهخدا

بیاضی. [ ب َ ] ( ص نسبی ) شعر عالی قابل یادداشت کردن در بیاض. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) شعر عالی قابل یاداشت کردن در بیاض

فرهنگ معین

(بَ ) (اِ. ) کتاب و دفتری که از طول باز می شود و از عرض ، شیرازه بندی و ته بندی می شود.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بیاضی (ابهام زدایی). بیاضی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • احمد بن حسن بیاضی، معروف به بیاضی زاده، فقیه حنفی و قاضی دانشمند قرن یازدهم• علی بن عبدالجلیل بیاضی، محدث و متکلم شیعی سده ششم• زین الدین ابومحمد بیاضی، مشهور به «بیاضی» و «صاحب الصراط المستقیم» یکی از متفکران قرن نهم هجری قمری• علی بن محمد بیاضی بقاعی، ملقّب به زین الدّین و مکنّی به ابومحمد، متکلّم ، مفسّر ، منطقی، ادیب و شاعر امامی قرن نهم• علی بن یونس نباطی بیاضی، عالمی فاضل و محقق، فقیه، مفسر و متکلم بوده و در عین حال ادیبی فرزانه و شاعر
...

پیشنهاد کاربران

نوشن با جوهر سفید بروی اشیا پارچه . سنگ . کاغذ یا. . . . . .

بپرس