[ویکی نور] بایزید بیات مؤلف «تذکره همایون و اکبر» (تألیف 999ق) از طایفه ترک بیات بوده است که در آذربایجان، ایروان، تهران، فارس و نیشابور پراکنده اند.
برادر بزرگش، شاه بِردی بیات، که بعداً به بهرام سقا معروف شد، به فارسی و ترکی شعر می سرود. هر دو برادر زیر نظر کامران میرزا، حکومت گردیز، نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند.
در رمضان 952ق که همایون شاه وارد کابل شد، کامران با منصب داران خود، که بایزید و بهرام نیز جزو آنان بودند، به خدمت همایون درآمد. بایزید تا آن زمان که همایون به شاه ایران در زنجان نپیوسته بود، با وی ملاقات نکرد. در مهمانی هایی که به افتخار همایون ترتیب داده می شد حضور می یافت و با اعیان و اشراف مملکت مراوده داشت. پس از وفات همایون در 963ق به خدمت اکبرشاه درآمد و به سمت داروغه مطبخ (بَکاوَل بیگی) منصوب شد.
بایزید مردی متدیّن بود، ولی به سبب خراب کردن معبدی در بنارس، مغضوب اکبرشاه قرار گرفت و از خدمت برکنار شد و مدتی درویشی اختیار کرد، اما پس از چند سال اکبرشاه، بایزید را به حضور پذیرفت و او را، که شصت سال با وظیفه شناسی به دولت خدمت کرده بود، متدین خواند و بار دیگر به کار گماشت.
اکبرشاه به منظور جمع آوری و تدوین اخبارِ وقایع روزگار پدرش، فرمانی صادر کرده بود که منصب دارانی که از روزگار پادشاهی همایون خاطره ای دارند، آن را بنویسند. ابوالفضل علاّمی متن فرمان را به بایزید، که در آن زمان پیر شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ کرد و کاتبی در اختیار او گذاشت. بایزید در 999ق، در لاهور، خاطرات خود را به کاتب املا کرد و گرچه جسماً ضعیف و معلول بود، به کمک حافظه قوی، توانست آن چه در گذشته دیده و شنیده بود، بازگو کند. مع هذا، این توانایی را نداشت که مقصود خود را به عبارات فصیح و بلیغ ادا کند و به آن ها صبغه ادبی بدهد. از این رو، کتابش نمونه خوبی از فارسی گفتاری آن روزگار با سبکی طبیعی است، هر چند که خاطرات و وقایع را به طور نامنظّم بیان کرده است.
تذکره همایون و اکبر / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
برادر بزرگش، شاه بِردی بیات، که بعداً به بهرام سقا معروف شد، به فارسی و ترکی شعر می سرود. هر دو برادر زیر نظر کامران میرزا، حکومت گردیز، نَغَز و بَنْگَش را به دست گرفتند.
در رمضان 952ق که همایون شاه وارد کابل شد، کامران با منصب داران خود، که بایزید و بهرام نیز جزو آنان بودند، به خدمت همایون درآمد. بایزید تا آن زمان که همایون به شاه ایران در زنجان نپیوسته بود، با وی ملاقات نکرد. در مهمانی هایی که به افتخار همایون ترتیب داده می شد حضور می یافت و با اعیان و اشراف مملکت مراوده داشت. پس از وفات همایون در 963ق به خدمت اکبرشاه درآمد و به سمت داروغه مطبخ (بَکاوَل بیگی) منصوب شد.
بایزید مردی متدیّن بود، ولی به سبب خراب کردن معبدی در بنارس، مغضوب اکبرشاه قرار گرفت و از خدمت برکنار شد و مدتی درویشی اختیار کرد، اما پس از چند سال اکبرشاه، بایزید را به حضور پذیرفت و او را، که شصت سال با وظیفه شناسی به دولت خدمت کرده بود، متدین خواند و بار دیگر به کار گماشت.
اکبرشاه به منظور جمع آوری و تدوین اخبارِ وقایع روزگار پدرش، فرمانی صادر کرده بود که منصب دارانی که از روزگار پادشاهی همایون خاطره ای دارند، آن را بنویسند. ابوالفضل علاّمی متن فرمان را به بایزید، که در آن زمان پیر شده و حمله فلج او را از نوشتن ناتوان ساخته بود، ابلاغ کرد و کاتبی در اختیار او گذاشت. بایزید در 999ق، در لاهور، خاطرات خود را به کاتب املا کرد و گرچه جسماً ضعیف و معلول بود، به کمک حافظه قوی، توانست آن چه در گذشته دیده و شنیده بود، بازگو کند. مع هذا، این توانایی را نداشت که مقصود خود را به عبارات فصیح و بلیغ ادا کند و به آن ها صبغه ادبی بدهد. از این رو، کتابش نمونه خوبی از فارسی گفتاری آن روزگار با سبکی طبیعی است، هر چند که خاطرات و وقایع را به طور نامنظّم بیان کرده است.
تذکره همایون و اکبر / نوع اثر: کتاب / نقش: نویسنده
wikinoor: بیات،_بایزید