بی کبری

لغت نامه دهخدا

بی کبری. [ ک ِ ] ( حامص مرکب ) ( از: بی + کبر + ی ) بی تکبری. تواضع. خضوع و فروتنی. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کبر شود.

فرهنگ فارسی

بی تکبری . تواضع . خضوع و فروتنی .

پیشنهاد کاربران

بپرس