بی پول
/bipul/
مترادف بی پول: بی سرمایه، بی مایه، بی نوا ، تنگ دست، تنگ عیش، تهی دست، مفلس ، بی چیز، فقیر، متعسر
متضاد بی پول: سرمایه دار، ثروتمند، دارا، غنی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
تهیدست . بی چیز . که پول ندارد . یا مجانی بلا عوض .
فرهنگ عمید
۲. آن که پول ندارد.
۳. (قید ) بدون گرفتن پول، مفت.
جدول کلمات
مترادف ها
ناسازگار، فرومایه، پست، غریب، بی پول، محتاج، فقیر، بی چاره، فرومانده، نا مرغوب، بی نوا، معدود، ناچیز، دون، لات، مستمند، ضعیف الحال
ورشکسته، بی پول
بی پول
بی پول، تهی دست
بی پول، لات، کاملا ورشکست
بی پول
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نکبت