بی واسطگی

مترادف ها

immediacy (اسم)
اگاهی، فوریت، بی واسطگی، بی درنگی، بی فاصلگی، حضور ذهن، قرب جواز، مستقیم و بی واسطه بودن

فارسی به عربی

آنیة

پیشنهاد کاربران

بپرس