بی هنر شدن. [ هَُ ن َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) بی مایه و بی کمالات و فضایل و مزایای علمی و عملی گشتن : گر او بی هنر شد هم از پشت ماست دل ما بر آن راستی بر گواست.فردوسی.