( بی نیاز آمدن ) بی نیاز آمدن. [ م َ دَ ] ( مص مرکب ) بی نیاز شدن. به بی نیازی رسیدن. استغناء. ( منتهی الارب ) ( ترجمان القرآن ) ( المصادر زوزنی ) : گر بدان چاه زنخدان تو ره بردی خضر بی نیازآمدی از چشمه حیوان دیدن.
سعدی.
فرهنگ فارسی
( بی نیاز آمدن ) بی نیاز شدن ٠ به بی نیازی رسیدن ٠ استغنائ ٠