نغل . [ ن َ ] ( ع ص ، اِ ) پسر زنا . ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . زنازاده که فاسدالنسب است . ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ) . نَغِل . ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ) ( المنجد ) . نغیل . ( متن اللغة ) . || حیوانی که از اسب و خر تولد کند. ( از المنجد ) . قاطر.
بی نکاح زاده : حرامزاده، آنکه بی نکاح از مادر متولد شود.
( ( بدخور از بی نکاح زاده بتر
ز آنکه از او بار به کشد استر ) ) ( حدیقه، ۶۸۷ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )
( ( بدخور از بی نکاح زاده بتر
ز آنکه از او بار به کشد استر ) ) ( حدیقه، ۶۸۷ )
( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنایی، دکتر محمد شفیع صفاری )