بی ناموسی


مترادف بی ناموسی: بی عصمتی، بی عفتی ، بی آبرویی، بی شرافتی، بی شرفی، فسق و فجور

متضاد بی ناموسی: پاکدامنی، عفت

معنی انگلیسی:
easy virtue, promiscuity

لغت نامه دهخدا

بی ناموسی. ( حامص مرکب ) بی عفافی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به بی ناموس شود.

فرهنگ فارسی

بی عفافی .

فرهنگ معین

(حامص . ) ۱ - انجام کار خلاف و یا نامشروع که باعث بدنامی و بی آبرویی می شود. ۲ - بی ناموس بودن .

مترادف ها

unchastity (اسم)
بی عفتی، بی ناموسی

پیشنهاد کاربران

بپرس