بی میل کردن


معنی انگلیسی:
disincline

مترادف ها

disincline (فعل)
بیزار کردن، بی رغبت کردن، بی میل کردن

indispose (فعل)
ناجور کردن، بی میل کردن، نامناسب کردن، مریض کردن، بیمار ساختن، اماده ساختن

پیشنهاد کاربران

بپرس