بی میل بودن


معنی انگلیسی:
hesitate

مترادف ها

irk (فعل)
ازردن، رنجاندن، عذاب دادن، بد دانستن، بیزار بودن، فرسوده شدن، بی میل بودن

hesitate (فعل)
مردد بودن، تامل کردن، درنگ کردن، پابپا کردن، با لکنت گفتن، بی میل بودن

فارسی به عربی

اتعب , تردد

پیشنهاد کاربران

بپرس