بی مهارت


معنی انگلیسی:
incompetent, unskillful, unskilful, inexpert

مترادف ها

incapable (صفت)
ناتوان، عاجز، بی مهارت، بی عرضه، نفهم، محجور، نا قابل

maladroit (صفت)
زشت، ناهنجار، ناشی، بی دست و پا، بی مهارت

bungling (صفت)
بی مهارت

fumbling (صفت)
بی مهارت

unskilled (صفت)
بی مهارت، خام دست، بی تجربه، غیر متخصص

inapt (صفت)
بی مهارت، نا شایسته، نا مناسب، بی جا، بی استعداد

inexperienced (صفت)
بی مهارت، خاموبچهگانه

unskillful (صفت)
بی مهارت، بی تجربه، غیر متخصص

ham-handed (صفت)
زشت، بی مهارت، سنگین دست

heavy-handed (صفت)
زشت، بی مهارت، خام دست، سنگین دست

inexpert (صفت)
بی مهارت، بی تجربه، بی تخصص، فاقد خبرگی

فارسی به عربی

غیر ماهر

پیشنهاد کاربران

بپرس