سپاس از خداوند بی مثل بیچون
که با طالع سعد و با بخت میمون.
سوزنی.
چنانکه در حسن صورت بی مثل بود. ( سندبادنامه ص 148 ).ترا از یار نگزیرد بهر کار
خدایست آنکه بی مثل است و بی یار.
نظامی.
- بی مثل و مانند ؛ بی شبه و نظیر : تعالی اﷲ یکی بی مثل و مانند
که خوانندش خداوندان خداوند.
نظامی.
- بی مثل و مانندی ؛ بی همتایی و بی نظیری : خدایا بذات خداوندیت
به اوصاف بی مثل و مانندیت.
سعدی.