بی مبالاتی

/bimobAlAti/

مترادف بی مبالاتی: بی پروایی، بی ملاحظگی، بی توجهی، بی دقتی، سهل انگاری، لاابالیگری، لاقیدی

معنی انگلیسی:
carelessness, caddishness, inconsiderateness, indiscretion, nconsideration, negligence

لغت نامه دهخدا

بی مبالاتی. [ م ُ ] ( حامص مرکب ) بی باکی. لاابالی گری. ( یادداشت مؤلف ) : از سر ضجرت و تحکم و تأنف از بی مبالاتی غلام طیره شد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 345 ).

فرهنگ فارسی

بی باکی . لاابالی گری .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بی‏مبالاتی بی‏اعتنایی به مسائل دینی است و از آن به مناسبت در بابهای طهارت، صلات، تجارت و شهادات سخن رفته است.
طهارت: مستحب است از سؤر حائض بی‏مبالات، بلکه هر فرد لاابالی اجتناب شود.

بی مبالاتی در نماز
صلات: ترک مستحبات و ارتکاب مکروهات اگر به حدّی برسد که نشانگر بی‏اعتنایی و پایبند نبودن فرد به دین باشد، جایز نیست.
بی مبالاتی در تجارت
تجارت: معامله با افراد پست و لاابالی مکروه است.

بی مبالاتی در شهادات
...

مترادف ها

imprudence (اسم)
نابخردی، بی احتیاطی، بی تدبیری، بی مبالاتی

پیشنهاد کاربران

� بی مبالاتی� ترک عملی است که یک شخص متعارف در شرایط مشابه با نظر به نتایج کار، مرتکب میشد.
بَالَی: ( بَالَی، یُبالِی، مُبَالاةً ) توجه کرد، اهمیت داد، اعتنا کرد.
لا یُبالِی: او اهمیتی نمی دهد.
بالَی بِ: او فکر کرد به.
بَالِی : کلمة أصلها الفعل ( بَالَی ) فی صیغة الأمر منسوب لضمیر المفرد المؤنث.
...
[مشاهده متن کامل]

وَ أَسْقَطْتَنی مِنْ عَیْنِکَ فَمَا بَالَیْتُ ( فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی )
و مرا از چشمت انداختی، اهمیت ندادم.
می گویند فلانی بی مبالات است یعنی بی توجه، بی دقت، بی فکر، بی ملاحظه، سهل انگار، لاابالی و لاقید است و بی مبالاتی یعنی بی پروایی، بی ملاحظگی، بی توجهی، بی دقتی، سهل انگاری، لاابالیگری، لاقیدی.

بی مبالاتی یعنی مرتکب عملی که باید انجام می داده را انجام ندهد.
بی توجهی، بی دقتی، سهل انگاری

بپرس