بی ماه

لغت نامه دهخدا

بی ماه. ( ص مرکب ) بدون ماه. تاریک. مقابل ماهناک. مقابل مقمر. مقابل پُرماه :
ازو بازگشتم که بی گاه بود
که شب سخت تاریک و بی ماه بود.
فردوسی.

فرهنگ فارسی

بدون ماه . تاریک . مقابل ماهناک . مقابل مقمر . مقابل پر ماه .

پیشنهاد کاربران

بپرس