لغت نامه دهخدا
- آب بی لگام خورده بودن ؛ سرخود بار آمده بودن. بی مربی بار آمدن. مجازات بدیها ندیده بودن. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
مهار گسسته
بی قید
بدون مربی تربیت شدن
لاابالی
هرزه
صفتِ فردی که هر کاری دلش بخواد میکنه بدون در نظر گرفتنِ پیامدهای رفتارهایش
بی قید
بدون مربی تربیت شدن
لاابالی
هرزه
صفتِ فردی که هر کاری دلش بخواد میکنه بدون در نظر گرفتنِ پیامدهای رفتارهایش