بی قال

لغت نامه دهخدا

بی قال. ( ص مرکب ) ( از: بی + قال ) بی سخن و بی گفتار. ( ناظم الاطباء ). خاموش و گنگ. ( آنندراج ). ساکت. || لال. ( ناظم الاطباء ). گنگ. و رجوع به قال شود.

فرهنگ فارسی

بی سخن و بی گفتار . خاموش و گنگ . ساکت . یا لال .

پیشنهاد کاربران

بپرس