دیکشنری
مترجم
بپرس
بی فهمی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بی فهمی. [ ف َ ] ( حامص مرکب ) بی دانشی. ( آنندراج ). بی علمی. جهالت و کودنی. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
بی دانشی . بی علمی . جهالت و کودنی .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها