بی فرزندی

/bifarzandi/

لغت نامه دهخدا

بی فرزندی. [ ف َزَ ] ( حامص مرکب ) فرزند نداشتن. دارای فرزند نبودن :رقبة؛ بی فرزندی. ذیل ؛ بی فرزندی زن. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

فرزند نداشتن دارای فرزند نبودن رقبه بی فرزندی .

پیشنهاد کاربران

بی فرزندی ( به انگلیسی: Childlessness ) ، حالت بچهدار نشدن است. بی فرزندی ممکن است اهمیت شخصی، اجتماعی یا سیاسی داشته باشد.
بی فرزندی، که ممکن است بر حسب انتخاب یا شرایط باشد، از بی فرزندی داوطلبانه، که به آن «بی فرزندی آزادانه» نیز می گویند، که به صورت داوطلبانه بدون فرزند است، و از تولدستیزی که در آن بی فرزندی ترویج می شود، متمایز می شود. شمار افراد بالای ۵۰ سال در بریتانیا بدون فرزند بزرگسال در سال ۲۰۲۳، نزدیک ۲۰ درصد گزارش شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

بی فرزندیبی فرزندی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بی‌فرزندی

بپرس