بی غل و غش


معنی انگلیسی:
pristine, sincere, sterling, unalloyed, pure

مترادف ها

honest (صفت)
صادق، بامروت، راد، امین، راستکار، درست کار، بی غل و غش

simon-pure (صفت)
خالص، صحیح، بی غل و غش، راست حسینی

فارسی به عربی

مستقیم

پیشنهاد کاربران

بی شیله پیله
بدون لفاف سخن گفتن
صریح الفظ
بی سوسه. [ سو س َ / س ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی سوسه ) بی حیله. بدون شیله پیله. روراست : معامله بی سوسه ؛ معامله ای که در او هیچ حقه و تزویر نباشد. ( از یادداشت مؤلف ) . رجوع به سوسه شود.
سارا
بی آلایش
بدون ناخالصی
راحت وخودمانی درمعاشرت
صاف وراست ودرست

بپرس