بی عیبی


معنی انگلیسی:
flawlessness, integrity, perfection

لغت نامه دهخدا

بی عیبی. [ ع َ /ع ِ ] ( حامص مرکب ) سلامت. ( یادداشت مؤلف ). بی نقصی.

فرهنگ فارسی

سلامت . بی نقصی

مترادف ها

integrity (اسم)
کمال، درستی، تمامیت، امانت، راستی، بی عیبی

impeccability (اسم)
معصومیت، بی نقصی، بی گناهی، بی عیبی

پیشنهاد کاربران

بپرس