بی علاقه
/bi~alAqe/
مترادف بی علاقه: بی تفاوت، بی رغبت، بی شوق، بی میل
متضاد بی علاقه: علاقه مند، مشتاق
برابر پارسی: بی شور
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
مترادف ها
لا ابالی، مسامحه کار، اهمال کار، بی علاقه، بی حال، سهل انگار
لا ابالی، لا قید، بی علاقه، بی اثر، بی حال
بی غرض، بی طرف، بی علاقه، بی غرضانه، بیطمع
بی علاقه، بدون توجه، بی دخل و تصرف
بی علاقه، بدون احتیاط، بی توجه، بی مسئولیت
بی علاقه، عاری از عشق
بی علاقه
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
مقابل بی تفاوتی و بی توجهی و بی علاقگی توجه کردن و محل گذاشتن است.