بی عزمی

لغت نامه دهخدا

بی عزمی. [ ع َ ] ( حامص مرکب ) بی ارادگی. بی تصمیمی.

فرهنگ فارسی

بی ارادگی . بی تصمیمی

مترادف ها

indecision (اسم)
دودلی، تامل، تردید، بی تصمیمی، بی عزمی

irresolution (اسم)
تردید، بی عزمی

فارسی به عربی

تردد

پیشنهاد کاربران

بپرس