بی عرضگی

/bi~orzegi/

مترادف بی عرضگی: بی کفایتی، ناکارآمدی، بی بخاری، بی لیاقتی، نالایقی، بیکارگی

معنی انگلیسی:
inefficiency, incapability, gaucherie, inaptitude, incompetence, ineffectiveness, ineptitude, ineptness, shiftlessness

لغت نامه دهخدا

بی عرضگی. [ ع ُ ض َ / ض ِ ] ( حامص مرکب ) بی لیاقتی ( در تداول عوام ). رجوع به بی عرضه شود.

فرهنگ فارسی

حالت و کیفیت بی عرضه

فرهنگ عمید

بی عرضه بودن.

مترادف ها

ineptitude (اسم)
نادانی، بی عرضگی

inefficiency (اسم)
بی کفایتی، عدم کاردانی، بی عرضگی، بی ظرفیتی

فارسی به عربی

حماقة , عدم الکفاءة

پیشنهاد کاربران

بپرس