بی عرز. [ ع َ رَ ] ( ص مرکب ) این صورت در بیت ذیل از دیوان ناصرخسرو ( ص 142 س 25 ) آمده است ، ولی مرحوم دهخدا در تصحیحات قیاسی آخر کتاب آن را«بی عبر» دانسته اند ( ص 642 ستون 2 س 11 ) : بپذیر ز حجت سخن که شعرش بی فایده و بی عرز نباشد. ناصرخسرو.