بی عاطفگی
/bi~Atefegi/
مترادف بی عاطفگی: بی عطوفتی، سردمهری، سردی، نامهربانی ، بی روحی، خشکی
متضاد بی عاطفگی: باعاطفگی
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
بیهوشی، بی حسی، بی عاطفگی، غیر محسوسی
بی حسی، بی علاقگی، بی عاطفگی
پوچی، بی حسی، بی عاطفگی، بی روحی، خنکی، بی مزگی
بی عاطفگی، نامردمی، غیر انسانی بودن
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید