دیکشنری
مترجم
بپرس
بی شیری
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بی شیری. ( حامص مرکب ) شیر نداشتن. فاقد شیر بودن ( مادر ). || شیر برای تغذیه نداشتن ( کودک ).
فرهنگ فارسی
شیر نداشتن . فاقد شیر بودن . یا شیر برای تغذیه نداشتن ٠
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها