دیکشنری
مترجم
بپرس
بی شریکی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
بی شریکی. [ ش َ ] ( حامص مرکب ) حالت بی شریک. شریک نداشتن. انباز و همتا نداشتن.
فرهنگ فارسی
حالت بی شریک . شریک نداشتن . انباز و همتا نداشتن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها